حسنک روزگار ما همین جاست !
قبل از هر چیزی فرارسیدن ماه محرمو به
همتون تسلیت می گمو ازتون می خوام تو
این ماه نهایت سعیتونو بکنین تا خدا
از گناهانتون بگذره .تا می تونین دعا
کنین هم واسه ظهور امام زمان هم واسه
آمرزیده شدن گناهانتون . من یکی که
خودم غرق گناهم ولی از امروز به بعد
دیگه اون آسیه ی قبل نیستم .
یا ابا عبدالله الحسین همه ی مارو کمک کن.
این مطلبو بخونین خیلی جالبه از خانم
سیمین جعفریه واقعا زیباست خیلیاتون ممکنه
اینو خونده باشین جایی ولی من دوباره
واستون نوشتم.
حسنک روزگار ما همین جاست ! ![]()
گاو ما ما می کرد .
گوسفند بع بع می کرد.
سگ واق واق می کرد و
همه با هم فریاد می زدند :
" حسنک کجایی ؟ " ![]()
شب شده بود اما حسنک هنوز به خانه نیامده بود .
حسنک مدتهای زیادیست که به خانه نمی آمد.او به
شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرتهای تنگ به تن می کند
او هر روزصبح به جای غذادادن
به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند . ![]()
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد کبری گفت
تصمیم بزرگی گرفته است .کبری تصمیم داشت
حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند .
چون او با پترس
چت می کرد . پترس دید که سد سوراخ شده اما
انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده
بود . او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر
می شکند پترس در حال چت کردن غرق شد .![]()
برای مراسم دفن پترس کبری تصمیم گرفت با
قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده
بود ریز علیدید که کوه ریزش کرده اما ....
حوصله نداشت . ریز علی سردش بود و دلش
نمی خواست لباسش رادرآورد . ریز علی چراغ
قوه داشت اما حوصله ی درد سر نداشت .
قطار به سنگها بر خورد کرد و منفجرشد .
کبری و مسافران قطار مردند و اما ریز علی
بدون توجه به خانه رفت . خانه مثل همیشه سوت و
کور بود .الان چند سالیست که کوکب خانم
همسر ریز علی مهمان ناخوانده ندارد او حتی
مهمان خوانده هم ندارد . او حوصله مهمان ندارد
.او پول ندارد تاشکم مهمانها را سیر کنداو
در خانه تخم مرغ و پنیر درد اما گوشت ندارد
و او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد ![]()
او آخرین باری که گوشت قرمز خرید چوپان
دروغگو به او گوشت خر فروخت اما او از چوپان
دروغگو گله ندارد چون :
دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد
. به همین دلیل است که دیگر در کتابهای
دبستان آن داستانهای زیبا وجود ندارد .
![]()
بچه ها چند تا عکس اینجا گذاشته بودم از شادمهر
جووووووووووووون ولی انگار یکی بر داشتتشون
شوخی کردم ولی یه مشکلی پیش اومده
که عکسا به همراه منبعشون نابود شدن .
اگه بتونم می ذارمشون
